تجربه اعتیاد به شیشه و ترک اعتیاد شیشه

کسب درآمد با تجربه اعتیاد به شیشه

3.2/5 - (4 امتیاز)

تاریخ بروز رسانی اردیبهشت ۶, ۱۴۰۲ %%

کسب درآمد با اعتیاد به شیشه کریستال داستانی واقعی از تجربه اعتیاد به شیشه حدود ۲۰ ساله بودم که به دنبال کار راهی کوچه و خیابان شدم. به تحصیل کردن علاقه ای نداشتم برای همین هم دیپلمم را به زور گرفتم. اویل خیال های زیادی در سر داشتم اما بعد از مراجعه به چند تا شرکت و فهمیدن این قضیه که تمامی شرکت ها در پی افراد تحصیل کرده هستند، خود را راضی کرده و در یک فروشگاه لباس به عنوان فروشنده مشغول به کار شدم.

شروع تجربه اعتیاد به شیشه

تجربه اعتیاد من به شیشه در محل کار، جو صمیمی داشتیم و تقریبا همه هم سن و سال بودیم. با هم روز های خوبی را سپری می کردیم تا اینکه سمانه به عنوان نیروی پاره وقت به جمع ما اضافه شد. سمانه دختری بسیار زیبارویی بود. به گونه ای که بسیاری از مشتریان جذب ظاهر زیبای او می شدند و برای آنکه بتوانند هر روز او را ببیند، به بهانه خرید لباس هر روز به فروشگاه می آمدند.از آنجایی که حقوق ما پورسانتی و بر اساس فروش روزانه مان بود، حقوق سمانه با دلبری کردن برای مشتریان بسیار بیشتر از هر کدام از ما بود. همین موضوع باعث شده بود که ما نیز به تقلید از او پرداخته و سعی کنیم در تمام مدت حضور در فروشگاه با انرژی بوده و با مشتریان به شیوه او رفتار کنیم. بعد از مدتی همگی ما خسته و ملول تر از قبل، شکست خود را در برابر او اعلام کردیم و به سراغش رفتیم تا راز این همه انرژی او را بپرسیم.

عوارض مصرف شیشه پایپ شیشه
عوارض مصرف شیشه پایپ شیشه

در کمال ناباوری سمانه با روی گشاده از ما استقبال کرد و راز مخفی خود را نیز به ما انتقال داد. آن راز چیزی نبود جز تکه های کریستالی بی رنگی که او آن ها را انرژی زا معرفی می کرد. او می گفت که هر روز تنها مقدار بسیار جزئی از آن ها را مانند اسپند دود کرده و بالای آن ها تنفس می کند. ما همگی که مسخ این توضیحات او شده بودیم، از او خواستیم تا از آن کریستال ها نیز برای ما بیاورد. روز بعد سمانه با پلاستیک کوچکی از همان کریستال ها آمد و به هر کدام از ما مقدار کمی داد. گفت که آن روز مهمان او هستیم ولی از روز بعد باید هر کدام یک پلاستیک خریداری کنیم. هر پلاستیک حدود ۵ گرم بود که برای حدود ۱۰ روز کافی بود. قیمت چندانی نداشت و ما نیز که توانسته بودیم به کمک این کریستال ها فروش را افزایش دهیم، با کمال میل حاضر به پرداخت بودیم.

همه چیز بسیار عادی بود و فروش فروشگاه ما هر روز بیشتر و بیشتر می شد تا اینکه یک روز یکی از همکارانم که دختر ۲۲ ساله ای بود، ناگهان غش کرد. به بالای سرش رفتیم؛ اما متاسفانه کار از کار گذشته بود و او دیگر نفس نمی کشید. با آمدن ۱۱۵ و اعلام مرگ، جنازه فرانک به پزشکی قانونی منتقل شد. بعد از بررسی مشخص گردید که مرگ او بر اثر تداخل داروی قلب و یک نوع ماده مخدر به نام آمفتامین بوده است.

ترک شیشه با کمک مشاوره

پس از پیگیری های خانواده فرانک و پلیس، ما همگی اعتراف کردیم که هر روز کریستال های شفافی را مصرف می کنیم. بعد از آنکه آزمایشگاه مواد مخدر به بررسی مواد پرداخت، مشخص شد که این مواد، مخدری به نام شیشه هستند. ما که در شک و بهت بودیم، همگی آدرس سمانه را به پلیس دادیم. اما متاسفانه سمانه بعد از دیدن وضعیت فرانک، خیلی سریع محل زندگی خود را ترک کرده بود. ما نیز بعد از آنکه متوجه اعتیاد خود شده بودیم، با کمک پزشک و مشاور اعتیاد، توانستیم اعتیاد خود را کم کم درمان کنیم. هم اکنون پلیس هنوز در جست و جوی یافتن سمانه است.

لطفا نظرات خود را با ما در همین قسمت بخش پاسخ دهید به اشتراک گذاشته و یا میتوانید به بخش آبی رنگ شده شیشه مراجعه فرمایید.

پایان متن.

نیلوفر ساکی

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Phone icon
شماره فوری اجباری و تمایلی
انتقاد و پیشنهادات متن لمس کنید
WhatsApp icon
واتساپ کمپ ترک اعتیاد همتا
تماس فوری روی متن لمس کنید