دورهمی با مصرف الکل و مواد !!

3.1/5 - (8 امتیاز)

تاریخ بروز رسانی مرداد ۱۸, ۱۴۰۲ %%

دورهمی پایان ترم با مصرف الکل و مواد اعتیاد به گل ، تازه دانشگاه قبول شده بودم. چیز زیادی از این دنیا نمی دونستم. برای من دنیای اطرافم خلاصه شده بود در خانواده و مدرسه ام. حالا باید به یک شهر دیگه می رفتم و با آدم هایی مختلفی آشنا می شدم.از همون روز اول استرس داشتم. اگه بگم دو روز تمام از دوری خانواده ام گریه کردم، اغراق نیست. تا اینکه هم اتاقی پیدا کردم که بزرگتر از خودم بود. اون سال سوم بود و مثل من از شهر دیگه ای به تهران اومده بود. اون خیلی شاد و شنگول بود. انگار دوری از خانواده نه تنها اذیتش نمی کرد، بلکه از این وضعیت هم خوشحال بود. کم کم بهم نزدیک تر شدیم. اسمش ساحل بود و دختری بسیار مهربان و شوخ طبع. یادمه هر بار که گریه ام می گرفت و یا ناراحت می شدم، او به گونه ای منو خوشحال می کرد که اصلا ناراحتیم یادم می رفت.زندگی با ساحل راحت تر شده بود. با هم بازار می رفتیم، نمایشگاه، پارک و هر جایی که فکر می کردیم بهمون خوش می گذره. روز ها از پس هم سپری شد و من ترم اول رو پاس کردم. البته باید بگم به لطف ساحل بود. تعطیلات میان ترم برگشتم خونه و بعد از ۳ هفته که خیلی دلم برای اتاقم و گشتن با ساحل تنگ شده بود، دوباره به خوابگاه برگشتم.

همون روز های اول بود که ساحل بهم گفت با پسری تو یه پاساژ آشنا شده. پسر صاحب مغازه ای بود که ساحل از اون گوشی خریده بود. اسمش محمد بود و از ما چند سالی بزرگتر بود. ساحل خیلی از محمد تعریف می کرد. اینکه مدام براش کادو میخره و اونو سینما و بازار و… می بره. با اومدن محمد به زندگی ساحل، من دوباره تنها شدم. حالا دیگه محمد جای منو در اوقات ساحل گرفته بود. یه روز ناراحتیم رو به ساحل ابراز کردم که دیدم ساحل با همون حالت مهربانانه مخصوص خودش منو بغل کرد و گفت: از فردا سه نفری می ریم بیرون. از اون روز به بعد هر جا می رفتیم سه تایی بودیم. هر چیزی که می خریدیم تقسیم بر سه می شد و حتی گاهی ما تو فروش گوشی های مغازه اش نقش داشتیم.

مرکز ترک اعتیاد نوجوانان اعتیاد به گل
دورهمی با مصرف الکل و مواد اعتیاد به گل

دورهمی سه نفره ما

از دوستی و دورهمی ما سه نفر حدود دو ماهی می گذشت و ما به فصل زیبای اردیبهشت نزدیک می شدیم. فصل گشتن در طبیعت و مسافرت های یک روزه با تور ها. همین ها هم بهانه ای شد که ما با محمد و دوستاش مسافرت های زیادی بریم. اکثرا هم خارج تهران بودند. توی همین مسافرت ها بود که من با امید آشنا شدم. امید پسر بدی نبود، ولی به خوبی محمد هم نبود. اما همین که می دیدم محمد قبولش داره منم باهاش کنار میومدم.

از دوستی من و امید هنوز دو هفته نگذشته بود که منو به مهمونی تو باغشون دعوت کرد. خونه شون خارج شهر بود و من برای رفت و آمد مشکل داشتم. برای همین هم اون مهمونی شبانه رو کنسل کرد و اونو یه ظهر جمعه برگذار کرد. این حرکت امید خیلی به چشمم بزرگ اومد و احساس می کردم که باهام به صورت خاصی رفتار می کنه پس حتما عاشقم شده. همین باور ها و برداشت های اشتباه باعث شد که بی رویه به امید دل ببندم و بهش اعتماد کنم.

مهمانی پایان ترم سال

حدود دو ماه از دوستیمون می گذشت و من در حال گذروندن امتحانات پایان سال بودم که امید گفت می خواد یه دورهمی دوستانه بگیره. من هم که از قبل شرایطم رو بهش گفته بود، شاکی شدم که چرا شب می خواد مهمونی رو برگذار کنه. اونم که حالا حق به جانب شده بود، توضیح داد که دفعه قبل به خاطر من ظهر برگذار کرده و الان من باید براش جبران کنم. منم که با این حرف قانع شده بودم، قبول کردم که شب آخر رو در اون مهمونی شرکت کنم و آخر شب برم هتل.

مهمونی خوبی بود. دختر ها و پسر های زیادی اونجا بودند. از جمله ساحل و محمد. همین هم باعث می شد احساس راحتی بیشتری کنم و اون شب بیشتر از همیشه در خوردن نوشیدنی الکلی زیاده روی کنم. آخر شب بود و منم بعد از خداحافظی با ساحل و محمد، به امید گفتم که منو برسونه هتل.

من انقدر مست و سرخوش بودم که نمی دونستم امید مواد گل مصرف کرده و نمی تونه رانندگی کنه. متاسفانه اینو وقتی فهمیدم که دیگه خیلی دیگر شده بود. وسط جاده بودیم و امید داشت با صدای بلند جیغ و هورا می کشید و با سرعت بسیار زیادی رانندگی می کرد. من که مستی از سرم پریده بود و مدام داد می زدم؛ اما گوش امید چیزی نمی شنید.

۴ ماه بعد از اون شب، من چشم باز کردم. ۴ ماهی که بر اثر تصادف در کما بودم. اون شب امید با یه کامیون تصادف می کنه که بر اثر همین حادثه خودش درجا کشته میشه و منم از گردن به پایین فلج میشم. از اون روز ها ۳ سال می گذره. الان همکلاسی هام جشن فارغ التحصیلی شون هست و من کنج خونه دراز کشیدم و برای یک لیوان آب محتاج مادرم هستم. در حال جلسات مشاوره و روانشناسان از لحاظ روحی و روانی هستم و ادامه دارد.

پایان متن

نیلوفر ساکی

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Phone icon
شماره فوری اجباری و تمایلی
انتقاد و پیشنهادات متن لمس کنید
WhatsApp icon
واتساپ کمپ ترک اعتیاد همتا
تماس فوری روی متن لمس کنید