شماره اینستاگرام ترک اعتیاد !؟

2.6/5 - (5 امتیاز)

تاریخ بروز رسانی اردیبهشت ۱۲, ۱۴۰۲ %%

شماره تلفن ترک اعتیاد اینستاگرام ، اینستاگرام، دامی برای نوجوانان از آشنایی من و بهروز حدود یک سال می گذشت. ما در اینستاگرام با یکدیگر آشنا شدیم. اوایل تنها چند تا لایک و کامنت بود و کم کم کار به تماس های تلفنی و قرار های حضوری کشید. بهروز سه سال از من بزرگتر بود و حقیقتا بسیار جذاب و خوش صحبت. برای همین در همان روز های اول بعد از ملاقات، عاشقش شدم. برای منی که تنها ۱۹ سال سن داشتم، رابطه با بهروز مثل برنده شدن در لاتاری بود. با او به جمع دوستانه که می رفتیم، همه مجذوب آن همه جذابیت می شدند و من به داشتن او افتخار می کردم.

اینستاگرام شروع اعتیاد با گل

تعریف و تمجید دوستانم از بهروز آنقدر زیاد بود که در مقابل او احساس کمبود می کردم. برای همین هم، هر آنچه که می گفت و یا می خواست را انجام می دادم که مبادا او را از دست دهم. وابستگی من به بهروز هر روز بیشتر و بیشتر می شد. تا اینکه روزی در یکی از مهمانی ها دیدم که او مشغول کشیدن گل است. دوستانش به من نیز تعارف کردند و من ابتدا امتناع کردم اما بعد دیدم که بهروز قیافه ای درهم کشیده به خود گرفته است؛ برای همین من نیز شروع به کشیدن گل کردم. از آنجایی که من عادت به مواد مخدر اعتیاد به گل نداشتم، با همان پک های اولیه نئشه شدم. بعد از خوردن مشروب که دیگر از حال خود بی خبر بودم و زمانی به خود آمدم که دیگر عفتم را از دست داده بودم. آن هم نه با بهروز بلکه با ۵ نفر از دوستانش.

ترک اعتیاد به گل و حشیش و روش مصرف گل
ترک اعتیاد به گل و حشیش و روش مصرف گل و عوارض مصرف گل ماری جوانا

بعد از آن روز بهروز با من به گونه ای دیگر رفتار می کرد. به تماس هایم پاسخ نمی داد و مرا نادیده می گرفت. این روند حدود ۲ هفته ادامه داشت و من در آن دو هفته هزار بار مردم و زنده شدم؛ اما ضربه نهایی زمانی بود که متوجه شدم بهروز با دوست صمیمی من وارد رابطه شده است. آن روز احساس کردم دنیا به پایان رسیده است؛ برای همین مشتی قرص خوردم تا به زندگیم خاتمه دهم. متاسفانه مادرم مرا سریعا به بیمارستان منتقل کرد و من از مرگ نجات یافتم.

بستری در کمپ زنان

بعد از ترخیصم دچار افسردگی حاد شده بودم و روانپزشکان و مشاوران کاری به جز تجویز قرص آرام بخش برای من نداشتند. من نیز بعد از ۲ ماه استفاده، آن ها را کنار گذاشتم و به سراغ دوستان بهروز رفتم و از آن ها درخواست مواد کردم. آن ها نیز که گویا منتظر همین فرصت بودند، با روی باز از من استقبال کردند. ابتدا کمی گل گرفتم، اما بعدا کم کم شیشه، تریاک، هروئین و… را نیز استفاده کردم. به خود که آمدم دیدم ظرف مدت یک سال از دختری سالم به یک معتاد تمام عیار تبدیل شده ام. حالم از خودم بهم می خورد. مخصوصا زمانی که می دیدم تمامی هم سن و سال هایم به دنبال درس و کار هستند.

تمام روز و شب هایم در اتاق سپری شد و من آن یک سال از زندگیم را هرگز فراموش نمی کنم. الان حدود ۷ سال از آن روز ها می گذرد و من با لطف خدا و همت خودم نه تنها همان سال با بستری در کمپ ترک اعتیاد زنان را کنار گذاشتم، بلکه با کمک مشاور توانستم بر افسردگی خود غلبه کنم. الان نیز یک کارگاه تولید نرم افزار دارم که درآمد ماهیانه آن بیش از ۱۰۰ میلیون تومان است. من ۴ سال قبل با احمد ازدواج کردم. او مردی با قدرت درک و فهم بالایی است. از همه ماجرای من مطلع است، با این حال مرا پذیرفت و ما زندگی خود را آغاز کردیم.

پایان متن.

نیلوفر ساکی

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Phone icon
شماره فوری اجباری و تمایلی
انتقاد و پیشنهادات متن لمس کنید
WhatsApp icon
واتساپ کمپ ترک اعتیاد همتا
تماس فوری روی متن لمس کنید